بامداد یکی از روزهای اواسط آبانماه، ماموران گشت پلیس در جاده قم - تهران به راننده یک دستگاه خودروی پژو که با دیدن ماموران پلیس قصد داشت به سرعت از آنجا دور شود مشکوک شده و به وی دستور توقف دادند.
وقتی راننده خودرو به جای توقف کردن، بر سرعت خود افزود و قصد فرار داشت، ماموران به تعقیب وی پرداخته و لحظاتی بعد وی را وادار به توقف کردند.
هنگامی که خودروی این مرد، تحت بازرسی قرار گرفت، ماموران متوجه دهها بسته کوچک شدند که روی صندلی عقب خودرو قرار داشت. هنگامی که ماموران بستههای مرموز را گشودند، راز قاچاق دهها کیلو ماده مخدر تریاک به پایتخت فاش شد.
تنها 800 هزار تومان
با دستگیری مرد جوان، وی به اداره پلیس انتقال یافت و در جریان بازجوییها به قاچاق محموله مخدر اعتراف کرد و به این ترتیب با انجام مراحل قضائی، پرونده وی برای صدور رای در اختیار دادگاه انقلاب شهرری قرار گرفت.
روز گذشته هنگامی که مرد جوان برای برگزاری آخرین جلسه دفاع در مقابل قاضی زنده دل- رئیس شعبه 31 دادگاه انقلاب شهرری- قرار گرفته بود، با قبول اتهام حمل 213 کیلوگرم ماده مخدر تریاک در توضیح ماجرایی که او را به اینجا کشانده بود، گفت: 2 ماه قبل یک روز به پارک رفته بودم که در آنجا با مرد ناشناسی آشنا شدم که بسیار خوش صحبت و خوشاخلاق بود.
در حالی که تازه ازدواج کرده و نیاز مالی شدیدی داشتم، سر صحبتمان با این مرد باز شد و در بین صحبتهایمان درباره مشکل مالیای که با آن روبهرو بودم، با این مرد ناشناس صحبت کردم.
مرد غریبه با شنیدن درد دلهایم پیشنهاد کاری را به من داد و گفت که با انجام آن میتوانم خیلی زود پولدار شوم.
وقتی که درباره این کار از او پرسیدم وی گفت که حاضر است بابت هر بار انتقال محموله موادمخدر از قم به تهران، 800هزار تومان به من بپردازد. در حالی که از دستگیر شدن میترسیدم، وسوسه پولدار شدن باعث شد تا سرانجام با پیشنهاد این مرد موافقت کنم و به این ترتیب شماره تلفنم را به او دادم.
بعد از آن ماجرا، دیگر از این مرد هیچ خبری نشد، تا اینکه بعد از گذشت 2 ماه، شب قبل از ماجرای دستگیریام، وی با من تماس گرفت و گفت که اگر هنوز هم حاضر به همکاری با او باشم، باید طبق نقشهای که او میگوید عمل کنم و یک محموله 213کیلویی تریاک را از قم به تهران بیاورم.
وی در توضیح کاری که باید انجام میدادم، اظهار داشت: ابتدا باید به قم بروم و در آنجا خودروی پژویی را که در یکی از خیابانهای این شهر پارک شده بود بردارم و به آدرسی در تهران که او در اختیارم قرار داده بود، انتقال دهم.
با پایان اظهارات این مرد، قاضی زنده دل با توجه به اعترافات مرد جوان و محتویات پرونده، قاچاقچی جوان را به حبس ابد محکوم کرد.